چند روزی بیش تا نوروز نیست من ندانم راز این نوروز چیست
از همان دوران دور کودکی حال من تا این کنون بازم یکیست
کل سال آیا نبودم دلخوشی علتش را نیک باید بنگریست
خنده و شادی به روی مادرم باید آرم صدر علت های لیست
شادی اش ما را به شادی می کشاند گویی ما را داده اند صد نمره بیست
گرچه اینک جسم او از ما جداست روحش اما می کند هر لحظه زیست
بهر من بود او پدر هم مادرم برتر از مهرش بگو جانم که کیست
روز شادی ، گرجی از غم کم بگو بر غم اینک خود بده فرمان ایست
- ۹۸/۰۲/۰۴