کوچه ی شعر حمیدرضا گرجی

شعر

به نام پاک یزدان جهان دار ... مرو را هر ستایش بس سزاوار
خداوند مه و خورشید و آتش ... نموده هر چه را بر سجده وادار
ز خردی و بزرگی تا دم مرگ .. همو باشد وجودم را نگه دار
به کردارم همه اندیشه کردم ..... .که بد نایم به آن پندار دادار
تو هم یا رب کمی از ما گذر کن ... نگه بردار از این پرونده ی تار
به محشر چون زمان نوبتم شد....... حمید گرجی از پرونده بردار
چنان کو من نبودم در جهانت ...... شتر گر دیده ای نادیده پندار

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

گرامی داشت معلم

معلم جلوه ای از کبریا ئی است # معلم کردگاری ماورائی است
معلم کودکان را پخته سازد # معلم عاشق هر ابتدایی است
معلم واقعیت را بگوید # معلم فارق از هر ادعایی است
معلم هر خطایی را ببیند # معلم عامل هر راهنمایی است
معلم جهل را بی چاره سازد # معلم رهبر دانش گرائی است
معلم تیرگی از شب بگیرد # معلم هر شبی را روشنایی است
معلم را من گرجی فدایش# معلم گر چه خود هم یک فدایی است

  • ۹۸/۰۲/۱۲
  • حمیدرضا گرجی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی