کوچه ی شعر حمیدرضا گرجی

شعر

به نام پاک یزدان جهان دار ... مرو را هر ستایش بس سزاوار
خداوند مه و خورشید و آتش ... نموده هر چه را بر سجده وادار
ز خردی و بزرگی تا دم مرگ .. همو باشد وجودم را نگه دار
به کردارم همه اندیشه کردم ..... .که بد نایم به آن پندار دادار
تو هم یا رب کمی از ما گذر کن ... نگه بردار از این پرونده ی تار
به محشر چون زمان نوبتم شد....... حمید گرجی از پرونده بردار
چنان کو من نبودم در جهانت ...... شتر گر دیده ای نادیده پندار

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

پند

این سه کس را هرگز از یادت مبر # کرده ام تحقیق باشد معتبر
آنکه در سختی تو را یاری نمود # بوده هر دم بهر تو او خوش خبر
آنکه در سختی رهایت کرد و رفت # آندم او حتی نبود آن دور و بر
آنکه در سختی تو را سختی نمود # زندگی را بر تو کرد زیر و زبر
این سخن را حلقه بر گوشت بکن # گرجی اینها را نموده خود زبر

  • ۹۸/۰۲/۱۶
  • حمیدرضا گرجی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی