فغانم بر تو باد ای مال دنیا که کردی زندگی بر من چو رویا
چو باشی محترم باشم به عالم تراز شخصیت باشد ز مالم
ز بهرت می شود قهر و رفاقت برایت می کنند خود را فکاهت
یکی بر اختلافت کرد بلاکم اخوت را به نامت زد ملاکم
یکی خلع یدم از سفره ای کرد تصور ، مرگ من از گشنگی کرد
یکی میزان پولم کرد شمارش به هر خرجی به من می کرد سفارش
ولی آن دم که در شهر غریبی ز سقف آن آسمان بودم نصیبی
دو مه کارتن مرا تخت و پتو بود امیدم از کسان ارسال تو بود
نبودند فکر من خویشان و اقوام گرفتم از امام جمعه کمی وام
به سختی این گذار عمر سر شد تمامش از تو بود و سر به سر شد
الهی رویت از دنیا بدر شه که شاید بهر ما یک تن پدر شه
- ۹۸/۰۲/۰۴